پيام دوستان
+
کاش ميشد بهار رو نگه داشت تا آخر سال
طاووس زيباترين
37 دقيقه قبل
+
کتاب عشق را ، جز يک ورق نيست ،،، در آن هم ، نکته اي جز نام حق نيست بيت هاي برگزيده از شادروان پروين اعتصامي آشتياني ره
عارفانه هاي يک دوست
48 دقيقه قبل
اين که خاک سيهش بالين است ،،، اختر چرخ ادب پروين است ... گرچه جز تلخي از ايّام نديد ،،، هر چه خواهي ، سخنش شيرين است ... صاحب آنهمه گفتار ، امروز ،،، سائل فاتحه و ياسين است ... دوستان به که ز وي ياد کنند ،،، دل بي دوست ، دلي غمگين است ... خاک در ديده ، بسي جانفرساست ،،، سنگ بر سينه ، بسي سنگين است
بيند اين بستر و عبرت گيرد ،،، هر که را چشم حقيقت بين است ... هر که باشي و ز هر جا برسي ،،، آخرين منزل هستي ، اين است ... آدمي هر چه توانگر باشد ،،، چون بدين نقطه رسد ، مسکين است ... اندر آنجا که قضا حمله کند ،،، چاره تسليم و ادب تمکين است ... زادن و کشتن و پنهان کردن ،،، دهر را رسم و ره ديرين است
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} @};- آقاي رمضاني مقدمتان گلباران اما يادتان باشد عرض کردم در اشعارتان وزن و قافيه و رديف را فراموش کنيد :) جدي نگرفتيد !
+
[تلگرام]
چنان ماهي به شام تار,دختر
دلش از مهر حق سرشار,دختر
انيس مادر است و يار بابا
گل دردانه ي دادار, دختر
سرود رحمت حق,جلوه ي مهر
ظريف و ناز و شيرين کار, دختر
شروع شعر شاد شهرخورشيد
سحر را ميکند بيدار, دختر
زمان تنگي دل, خواهرانه
برادر را شود غمخوار, دختر
واز خواهر تواند کم نمايد
به يک گلخنده صد آزار, دختر
دري ازباغ جنت ميگشايد
پدر را لحظه ي ديدار, دختر
چومادر درنماز عشق باشد
بجان با چادر گلدار, دختر
کند با پاکي و طنازي و مهر
خدا را شکر پر تکرار, دختر
تبسم برلبش, گلواژه ي مهر
چنان ماهي به شام تار, دختر
#مهدي.زکي زاده
مبارکباد #روز_جهاني_دختر
بردختران مهربان و پاک سرشت و نيکو گفتار و کردار و انديشه ي سرزمينم

راهنماي خريد بهترين
6:33 صبح
+
فرقي نمي کند
چه برايم نوشته دوست!
گيرم که ناسزاست...
ولي دستخط اوست.
"فاضل نظري"
راهنماي خريد بهترين
6:31 صبح
+
786 * جناب استاد راوندي عزيز با 52 امتياز برنده مسابقه دلنوشته در باره مقام والاي مادر شدند.
نفر دوم:سرکار خانم بزرگي( مانلي) با 49 امتياز
نفر سوم:استاد گرانقدر و بزرگوار انديشه انگار با 48 امتياز
جناب استاد تبريزي:46
يک فنجان آرامش: 43
باجي رايحه انتظار: 42
استاد رمضاني 41
هفت آسمان:38
عشقولانه:33
فاطيما: 31
يگانه خانم: 28*
583

نوشته هاي ...
ديروز 5:30 عصر
با سلام و عرض ادب،جايزه نفر اول 5 هزار تومان اعتبار شارژ همراه و 7 هزار تومان اعتبار کاربري،،،،جايزه نفر دوم 3هزار تومان اعتبار شارژ همراه و 5 هزار تومان اعتبار کاربري،جايزه نفر سوم 5 هزار تومان اعتبار کاربري و نفر آخر هم يه جايزه 5 هزار تومان شارژ همراه و 5 هزار تومان اعتبار کاربري@};-@};-@};-
+
باسم رب الشهداء
مادر جان!
ادعا نمي کنيم که درک مي کنيم
هرلحظه چشم انتظاريت را
آرزوهاي بر آورده نشده ات بعنوان يک مادر را
بي خوابي هاي شبانه و گريه هاي بي پايانت را
داغي که بر روي دلت نشسته و هر لحظه مي سوزاندت
اما
فراموش نمي کنيم که امنيت و آرامشمان را مديون شماها هستيم
چه کسي باور مي کرد روزي از مرزهاي کشور
از مهران
از شلمچه
از چزابه
سيل ميليوني جمعيت راهي کربلا شود؟!
مديونيم به شما تا ابد
طاووس زيباترين
ديروز 5:6 عصر

+
به نام خدا
چشمانش را گشود و براي آخرين بار به دورترين نقطه خيره شد. در اين مدت حتي يک لحظه چهره برادر از نظرش دور نمانده بود.آتش اشتياق بيش از پيش شعله کشيد و ياد برادر تمام وجودش را پر کرده بود. لحظه وصال نزديک بود.دوباره خيمه هاي آتش زده و سرهاي بر نيزه،چشمانش را به دريايي از غم مبدل ساخت. زينب (سلام الله عليها) پلک ها را روي هم گذاشت و زير لب گفت: "السلام عليک يا ابا عبدالله" و به برادر پيوست.
طاووس زيباترين
ديروز 5:5 عصر
اي شکوه ي خاموش خطرنوش که صبرت/
سربرده چنين حوصله حوصله ها را/
تا قتلگه از خيمه دويدن به تو فرض است/
حج تو طلب ميکند اين هروله ها را
اي سركه بود بار غمت بر دوشم/
زود است كه داغ تو كند گل پوشم/
بر خطبه ي من تو گوش كردي اكنون/
قرآن تو بخوان كه من سراپا گوشم
اينجا نسيم مي وزد اين بوي سيب چيست**اين سرزمين تيره و گرم و غريب چيست؟/
بي اختيار باز دلم شور مي زند**روي لبت ترنم امن يجيب چيست؟/
مادر مرا سپرده به تو جان مادرم**آوارگي و يا که اسيري نصيب چيست؟/
شايد رباب بشنود آرام تر بگو**آن تيرهاي چله نشين مهيب چيست؟
طاووس زيباترين
ديروز 5:5 عصر
طاووس زيباترين
ديروز 5:5 عصر
* راوندي *
ديروز 3:44 عصر
دکتر از وقتيکه رفتي هر چه درد و بلاست اومده سراغمون گمونم فهميده دکتر نداريم هههههه تا حدي شوخي کردم :D خداوند شما و خانواده محترمتون رو حفظ کنه ... آمين
1 فرد دیگر
25 فرد دیگر
+
يا بگدازم چو شمع يا بکشندم به صبح
چاره همين بيش نيست سوختن و ساختن
ما سپر انداختيم با تو که در جنگ دوست
زخم توان خورد و تيغ بر نتوان آختن...
پ.ن.
به دنبال شعري، چشمم به اين غزل زيبا افتاد و گفتم دوستان را بي بهره نگذارم.
حرف عشق
ديروز 11:48 صبح
محدوديت نيست تا شعري بهتر از آن پيدا نکردم آن شعردر اولويت قرار دارد اما بطور کلي ميخوام بگم که شعرهاي شادروان پروين اعتصامي معقوله ديگريست که با اشعار بسياري از شعرا قابل قياس نيست هر چند ملک الشعراء بهار سبک اشعار ايشان را با ناصر خسرو و شيخ مصلح الدين سعدي قياس کرده اند .
+
ما سپر انداختيم گر تو کمان ميکشي
گو دل ما خوش مباش گر تو بدين دلخوشي
گر بکشي بندهايم ور بنوازي رواست
ما به تو مستأنسيم تو به چه مستوحشي
گفتي اگر درد عشق پاي نداري گريز
چون بتوانم گريخت تا تو کمندم کشي
ديده فرو دوختيم تا نه به دوزخ برد
باز نگه ميکنم سخت بهشتي وشي
حرف عشق
ديروز 11:47 صبح
غايت خوبي که هست قبضه و شمشير و دست، خلق حسد ميبرند چون تو مرا ميکشي، موجب فرياد ما خصم نداند که چيست، چاره مجروح عشق، نيست به جز خامشي، چند توان اي سليم آب بر آتش زدن، کآب ديانت برد رنگ رخ آتشي، آدمي هوشمند عيش ندارد ز فکر، ساقي مجلس بيار آن قدح بي هشي، مست مي عشق را عيب مکن سعديا، مست بيفتي تو نيز گر هم از اين مي چشي...